خدا ما رافقط برای عشق بازی با خودش نیافریده ، محبت بین مومنان خود را هم روا میدارد و این را یک امر فطری قرار داده است که علاقه مندان به خدا به یکدیگر عشق بورزند و از محبت هم لذت ببرند.
محبت کسانی که علاقه به خدا ندارند با همه سرگرمی و لذت اندکش ، محکوم به نابودی و یا نفرت است.
دین موجب جیات و تحرک سیاسی جامعه می شود . چون به انسانها استقلال و عزت می دهدو با برخورد کریمانه موجب سر بر آوردن افراد می شود.
طبیعتا در این میان افراد ناشایستی هم اظهار وجود خواهند کرد که اگر دین فضا را آماده نکرده بود و به آنان میدان نداده بود ، شخصا توانایی قدرت یافتن را نداشتند.
نزاع اصلی در عالم بین دینداری و بی دینی نیست .اساسا بی دینی آنقدر ضعیف و بی منطق است که تاب مقاومت در برابر منطق دین و دینداران را ندارد.
دعوای اصلی بین دین حق و دینهای باطل است. در نهایت هم قرآن می فرماید : دین حق را بر تمام دینهای باطل پیروز خواهد کرد.
تا برای ما جا نیفتد که بدون دین نمی توانیم دنیای خود را آباد کنیم ، دائما به خاطر دنیا گرایی فریب خواهیم خورد .
اساسا لازمه دنیا گرایی دین گریزی نیست ، بلکه برای رسیدن به دنیای آباد و آزاد ، تنها دین است که برنامه دارد. مشکل دنیا گراها این است که فریب شیطان را می خورند و دین گریز می شوند.
نزدیک شدن به افراد موجب دریافت انرژی مثبت و منفی از آنهاست. وقتی کسی به ما توجه می کند گاهی از فاصله های زیاد روی ما تاثیر دارد .
حالا ببینید تقرب به خدا و نظر لطف او چقدر انرژی بخش خواهد بود و ما چقدر به این انرژی احتیاج داریم .
گاهی از اوقات انسان آنقدر سرگرم رسیدن به علاقه هایش می شود که نمی تواند از بالا به خود نگاه کند و وضع خود را ببیند ، اگر از بالا به مسیر حرکت خود نگاه کند می بیند سالهاست که در حال دور زدن است و از نقطه ای که آغاز کرده ذره ای دور نشده است .
به نظر میرسد سرعت زمان ثابت نیست و به میزان غفلت ما بستگی دارد . کسی که ذاکر خدا و انسان با توجهی است ، زمان برای او کند حرکت می کند و با برکت می شود ، کسی که از خدا غافل است زمان برای او با سرعت بیشتر عبور می کند ، وقت هایش هرز می رود و فرصت استفاده از همان مقدار اندک را هم پیدا نمی کند.
قدرت انسان آنقدر زیاد است که می تواند با عظمت ترین تغییرات را در عالم ایجاد کند ، با عظمت ترین تغییر در عالم تغییر نظر خداست .
انسان می تواند با استغفار خدای قهار را از خود راضی کند و با گناه ، نظر خدای مهربان را به خود تغییر دهد و با دعا و تضرع تصمیم خدای بزرگ را درباره ی خود تغییر دهد.
اگر آدم منافع خود را دست خدا ببیند و ضررهای زندگی را در کنترل خدا بداند و بیش از آنکه نگاهش به دیگران باشد، تکیه گاهش خدا باشد ، آرام  خواهد بود و آزادانه رفتار خواهد کرد . اگر دیگران را بدون اذن خدا در زندگی خود موثر بدانی به سادگی عبد دیگران می شوی و بندگی خدا برایت سخت خواهد شد.
ما هر کدام به سهم خود عامل امتحان اطرافیانمان هستیم ، بهتر است سعی کنیم تا آنجا که می توانیم کسی را امتحان نکنیم و اگر امتحان کردیم سختگیرانه برخورد نکنیم تا خدا نیز در امتحانات ما سختگیری نکند، بخشیدن خطای دیگران ، پاک کردن نتیجه بد امتحان آنهاست ، همان که از خدا برای خود می خواهیم .
X